(٢٢٢٨) طبقه سوم عمو، عمه، دایى، خاله و اولاد آنان است به تفصیلى که گفته شد، که اگر از طبقه اول و دوم کسى نباشد، اینها ارث مىبرند.
(٢٢٢٩) اگر وارث میت فقط یک عمو یا یک عمه است، چه پدر و مادرى باشد یعنى با پدر میت از یک پدر و مادر باشد، یا پدرى باشد یا مادرى، همه مال به او مىرسد، و اگر چند عمو یا چند عمه باشند و همه پدر و مادرى، یا همه پدرى، یا همه مادرى باشند، مال به طور مساوى بین آنان تقسیم مىشود، و اگر عمو و عمه هر دو باشند و همه پدر و مادرى، یا همه پدرى باشند، عمو دو برابر عمه مىبرد، مثلا اگر وارث میت دو عمو و یک عمه باشد، مال را پنج قسمت مىکنند، یک قسمت را به عمه مىدهند و چهار قسمت را عموها به طور مساوى بین خودشان تقسیم مىکنند.
(٢٢٣٠) اگر وارث میت فقط چند عموى مادرى یا چند عمه مادرى باشند مال به طور مساوى بین آنان تقسیم مىشود، و همچنین است اگر فقط چند عمو و عمه مادرى داشته باشد ولى در صورت اخیر، بنابر احتیاط باید با هم صلح کنند.
(٢٢٣١) اگر وارث میت عمو و عمه باشد بعضى پدرى و بعضى مادرى و بعضى پدر و مادرى باشند، عمو و عمه پدرى ارث نمىبرند، پس اگر میت یک عمو یا یک عمه مادرى دارد، مال را شش قسمت مىکنند، یک قسمت را به عمو یا عمه مادرى و بقیه را به عمو و عمه پدر و مادرى مىدهند، و عموى پدر و مادرى دو برابر عمه پدر و مادرى مىبرد، و اگر هم عمو و هم عمه مادرى دارد، مال را سه قسمت مىکنند دو قسمت را به عمو و عمه پدر و مادرى مىدهند، و عمو دو برابر عمه مىبرد، و یک قسمت را به عمو و عمه مادرى مىدهند، که به طور مساوى با هم تقسیم نمایند.
(٢٢٣٢) اگر وارث میت فقط یک دایى یا یک خاله باشد، همه مال به او مىرسد و اگر هم دایى و هم خاله باشد و همه پدر و مادرى، یا پدرى، یا مادرى باشند، مال به طور مساوى بین آنان قسمت مىشود، و احتیاط در افرادى که فقط از طرف مادر ارث مىبرند این است که در تقسیم بین خود صلح نمایند.
(٢٢٣٣) اگر وارث میت فقط یک دایى، یا یک خاله مادرى و دایى و خاله پدر و مادرى و دایى و خاله پدرى باشد، دایى و خاله پدرى ارث نمىبرند، و مال را شش قسمت مىکنند، یک قسمت را به دایى یا خاله مادرى و بقیه را به دایى و خاله پدر و مادرى مىدهند که به طور مساوى بین خودشان تقسیم کنند.
(٢٢٣۴) اگر وارث میت فقط دایى و خاله پدرى و دایى و خاله مادرى و دایى و خاله پدر و مادرى باشد، دایى و خاله پدرى ارث نمىبرد و باید مال را سه قسمت کنند، یک قسمت آن را دایى و خاله مادرى به طور مساوى بین خودشان قسمت نمایند و احتیاط در مصالحه است، و بقیه را به دایى و خاله پدر و مادرى بدهند که به طور مساوى بین خودشان تقسیم کنند.
(٢٢٣۵) اگر وارث یک دایى یا یک خاله و یک عمو یا یک عمه باشد مال را سه قسمت مىکنند، یک قسمت را دایى یا خاله و بقیه را عمو یا عمه مىبرد.
(٢٢٣۶) اگر وارث میت یک دایى یا یک خاله و عمو و عمه باشد چنانچه عمو و عمه پدر و مادرى یا پدرى باشند، مال را سه قسمت مىکنند، یک قسمت را دایى یا خاله مىبرد و از بقیه، دو قسمت به عمو و یک قسمت به عمه مىدهند، بنابراین اگر مال را نُه قسمت کنند سه قسمت را به دایى یا خاله و چهار قسمت را به عمو و دو قسمت را به عمه مىدهند.
(٢٢٣٧) اگر وارث میت یک دایى یا یک خاله و یک عمو یا یک عمه مادرى و عمو و عمه پدر و مادرى یا پدرى باشد، مال را سه قسمت مىکنند، یک قسمت آن را به دایى یا خاله مىدهند و دو قسمت باقیمانده را شش قسمت مىکنند، یک قسمت را به عمو یا عمه مادرى و بقیه را به عمو و عمه پدر و مادرى یا پدرى مىدهند و عمو دو برابر عمه مىبرد، بنابراین اگر مال را نُه قسمت کنند، سه قسمت را به دایى یا خاله و یک قسمت را به عمو یا عمه مادرى و پنج قسمت دیگر را به عمو و عمه پدر و مادرى یا پدرى مىدهند.
(٢٢٣٨) اگر وارث میت یک دایى یا یک خاله و عمو و عمه مادرى و عمو و عمه پدر و مادرى یا پدرى باشد، مال را سه قسمت مىکنند یک قسمت را دایى یا خاله مىبرد و دو قسمت باقیمانده را سه سهم مىکنند، یک سهم آن را به عمو و عمه مادرى مىدهند که بین خود تقسیم مىنمایند، و احتیاط در مصالحه بین خودشان است، و دو سهم دیگر را بین عمو و عمه پدر و مادرى یا پدرى تقسیم مىنمایند و عمو دو برابر عمه مىبرد، بنابراین مال را نُه قسمت کنند، سه قسمت آن، سهم خاله یا دایى و دو قسمت سهم عمو و عمه مادرى و چهار قسمت سهم عمو و عمه پدر و مادرى یا پدرى مىباشد.
(٢٢٣٩) اگر وارث میت چند دایى و چند خاله باشند که همه پدر و مادرى یا پدرى یا مادرى باشند و عمو و عمه هم داشته باشد، مال سه سهم مىشود، دو سهم آن را به دستوى که در مسأله قبل گفته شد، عمو و عمه بین خودشان قسمت مىکنند و یک سهم آن را دایىها و خالهها به طور مساوى بین خودشان تقسیم مىنمایند.
(٢٢۴٠) اگر وارث میت دایى یا خاله مادرى و چند دایى و خاله پدر و مادرى یا پدرى و عمو و عمه باشد، مال سه سهم مىشود، دو سهم آن را به دستورى که سابقاً گفته شد عمو و عمه بین خودشان تقسیم مىکنند، پس اگر میت یک دایى یا یک خاله مادرى دارد، یک سهم دیگر آن را شش قسمت مىکنند، یک قسمت را به دایى یا خاله مادرى مىدهند و بقیه را به دایى و خاله پدر و مادرى یا پدرى مىدهند و به طور مساوى قسمت مىکنند، و اگر چند دایى مادرى یا چند خاله مادرى یا هم دایى مادرى و هم خاله مادرى دارد، آن یک سهم را سه قسمت مىکنند، یک قسمت را دایىها و خالههاى مادرى به طور مساوى بین خودشان قسمت مىکنند، گرچه احتیاط در مصالحه بین آنهاست، و بقیه را به دایى و خاله پدر و مادرى یا پدرى مىدهند که به طور مساوى بین خود تقسیم کنند.
(٢٢۴١) اگر میت عمو و عمه و دایى و خاله نداشته باشد مقدارى که به عمو و عمه مىرسد، به اولاد آنان و مقدارى که به دایى و خاله مىرسد، به اولاد آنان داده مىشود.
(٢٢۴٢) اگر وارث میت عمو، عمه، دایى و خاله پدر و عمو، عمه، دایى و خاله مادر او باشند، مال سه سهم مىشود، یک سهم آن مال عمو، عمه، دایى و خاله مادر میت است به طور مساوى، ولى احتیاط آن است که با هم صلح کنند، ودو سهم دیگر آن را سه قسمت مىکنند یک قسمت را دایى و خاله پدر میت به طور مساوى بین خودشان قسمت مىنمایند و دو قسمت دیگر آن را به عمو و عمه پدر میت مىدهند و عمو دو برابر عمه مىبرد.
(٢٢۴٣) کسى که دو نسبت در او جمع شود از هر دو سبب ارث مىبرد، مثل این که کسى هم پسر عموى پدرى باشد و هم پسر دایى مادرى، یا کسى هم شوهر میت باشد و هم پسر عموى او، یا زنى هم عمه پدرى میت باشد و هم خاله مادرى او، مگر آن که دو نسبت او در دو طبقه باشد، مثل این که هم برادر مادرى باشد و هم پسر عمو که فقط ارث برادر بودن را مىبرد.
ارث زن و شوهر
(٢٢۴۴) زن و شوهر در ازدواج دائم با وجود جمیع طبقات سه گانهاى که گفته شد از یکدیگر ارث مىبرند، و وجود هیچ یک از این طبقات مانع ارث بردن آن دو از یکدیگر نیست.
(٢٢۴۵) اگر زنى بمیرد و اولاد نداشته باشد، نصف همه مال را شوهر او، و بقیه را ورثه دیگر مىبرند، و اگر از آن شوهر یا از شوهر دیگر اولاد داشته باشد، چهار یک ( ) همه مال را شوهر و بقیه را ورثه دیگر مىبرند.
(٢٢۴۶) اگر مردى بمیرد و اولاد نداشته باشد، چهار یک ( ) مال او را زن، و بقیه را ورثه دیگر مىبرند، و اگر از آن زن یا از زن دیگر اولاد داشته باشد، هشت یک ( ) مال را زن، و بقیه را ورثه دیگر مىبرند. و زن از همه اموال منقول ارث مىبرد ولى از زمین و قیمت آن ارث نمىبرد، چه زمین خانه مسکونى باشد یا زمین باغ و زراعت و غیر آن، و از قیمت هوایى مثل بنا و درخت ارث مىبرد، و بنابر اظهر با رضایت وارثان از خود هوائى هم مىتواند ارث ببرد، و بنابر اظهر در آنچه که گفته شد فرق ندارد، زن از این شوهر اولاد داشته باشد یا نه، اگرچه احتیاط در مورد زن بچهدار در ارث بردن از زمین، خوب است.
(٢٢۴٧) اگر زن غیر از شوهر وارثى ندارد، بنابر اقوى همه مال به شوهر مىرسد، ولى اگر شوهر غیر از زن وارث ندارد زن سهم خود را که چهار یک ( ) است مىبرد و بقیه بنابر اقرب، از آن امام(علیه السلام) است.
(٢٢۴٨) اگر براى پرداخت سهم زن بخواهند بنا و درخت و مانند آن را قیمت نمایند باید اجزاى آن را قیمت کنند، ولى احتیاط مستحب در این است که ببینند اگر آنها بدون اجاره در زمین بمانند تا از بین بروند چقدر ارزش دارند، و آن را براى پرداخت مبنا قرار دهند.
(٢٢۴٩) اگر میت بیش از یک زن داشته باشد، چنانچه اولاد نداشته باشد چهار یک ( ) مال، و اگر اولاد داشته باشد هشت یک ( ) مال به شرحى که گفته شد، به طور مساوى بین زنهاى دائمى او تقسیم مىشود، اگرچه شوهر با هیچ یک از آنان یا بعض آنان نزدیکى نکرده باشد.
(٢٢۵٠) اگر مردى در حال مرض با زنى ازدواج دائم نماید و در آن مرض بمیرد و نزدیکى هم نکرده باشد، زن از آن مرد ارث نمىبرد و حق مهر هم ندارد، و اگر نزدیکى کرده باشد و یا از آن مرض خوب شده و به غیر آن مرض از دنیا رفته باشد آن زن هم از او ارث مىبرد و هم حق مهر دارد، و اگر زنى که شوهرش با او نزدیکى نکرده در زمان مریضى شوهر از دنیا رفت شوهر از آن زن ارث نمىبرد و حق مهر هم براى زن نیست بنابر اظهر، اگرچه احتیاط مستحب در صلح است.
(٢٢۵١) اگر زن را به ترتیبى که در احکام طلاق گفته شد طلاق رجعى بدهد و آن زن قبل از اتمام عدّه بمیرد، شوهر از او ارث مىبرد، و نیز اگر شوهر قبل از اتمام عدّه زن بمیرد، زن از او ارث مىبرد، ولى اگر بعد از اتمام عدّه رجعى یا در عدّه طلاق بائن یکى از آنان بمیرد، دیگرى از او ارث نمىبرد.
(٢٢۵٢) اگر شوهر در حال مرض عیالش را طلاق دهد، اگرچه طلاق بائن باشد، وقبل از گذشتن دوازده ماه هلالى بمیرد، زن با دو شرط از او ارث مىبرد: اول آن که دراین مدت شوهر دیگر نکرده باشد. دوم آن که شوهر در ادامه همان مرضى که در آنمرض زن را طلاق داده، به واسطه آن مرض یا به جهت دیگرى بمیرد، پس اگر از آن مرض خوب شود و به جهت دیگرى از دنیا برود، زن از او ارث نمىبرد.
(٢٢۵٣) زنى که به عقد موقت به نکاح مردى درآمده از مرد ارث نمىبرد و مرد نیز از او ارث نمىبرد اما ارث بین پدر و فرزند یا مادر و فرزند ثابت است.