(١٩٠٣) ازدواج با زنهایى که به انسان مَحرَم هستند مثل مادر و خواهر و مادر زن حرام است.
(١٩٠۴) اگر کسى زنى را براى خود عقد نماید، اگر چه با او نزدیکى نکند، مادر و مادرِ مادر آن زن و مادر پدر او، هر چه بالا روند به آن مرد
مَحرَم مىشوند.
(١٩٠۵) اگر زنى را عقد کند و با او نزدیکى نماید، دختر و نوه دخترى و پسرى آن زن هر چه پایین آیند، چه در وقت عقد باشند، یا بعداً به دنیا بیایند، به آن مرد مَحرم مىشوند.
(١٩٠۶) اگر با زنى که براى خود عقد کرده، نزدیکى هم نکرده باشد، تا وقتى که آن زن در عقد اوست نمىتواند با دختر او ازدواج کند.
(١٩٠٧) عمه و خاله پدر، عمه و خاله پدرِ پدر، عمه و خاله مادر، و عمه و خاله مادرِ مادر هرچه بالا روند، به انسان محرم هستند.
(١٩٠٨) پدر و جدّ مرد، هرچه بالا روند، و پسر ونوه پسرى و دخترى او هر چه پایین آیند، چه در موقع عقد باشند، یا بعداً به دنیا بیایند، به زن او
محرم هستند.
(١٩٠٩) اگر زنى را براى خود عقد کند، دائم باشد، یا غیردائم، تا وقتى که آن زن در عقد اوست، نمىتواند با خواهر آن زن، ازدواج نماید.
(١٩١٠) انسان نمىتواند بدون اجازه زن خود، با خواهر زاده و برادر زاده او ازدواج کند، ولى اگر بدون اجازه زنش آنان را عقد نماید و بعداً زن بگوید به آن عقد راضى هستم، بنا بر اقرب اشکال ندارد.
(١٩١١) اگر انسان قبل از آن که دختر عمه یا دختر خاله خود را بگیرد، نعوذ بالله با مادر آنان زنا کند، بنا بر احوط، دیگر نمىتواند با آنان ازدواج نماید.
(١٩١٢) اگر با دختر عمه یا دختر خاله خود ازدواج نماید و پیش از آن که با آنان نزدیکى کند، با مادرشان زنا نماید، عقد آنان اشکال ندارد.
(١٩١٣) اگر با زنى غیر از عمه و خاله خود زنا کند، بنا بر اظهر، مىتواند با دختر او ازدواج نماید، ولى احتیاط در عدم ازدواج است، ولى اگر زنى را عقد نماید و با او نزدیکى کند بعد با مادر او زنا کند، آن زن بر او حرام نمىشود، و همچنین است اگر پیش از آن که با او نزدیکى کند با مادر او زنا نماید.
(١٩١۴) زن مسلمان، نمىتواند با مرد غیر مسلمان ازدواج نماید و مرد مسلمان هم نمىتواند با زنان کافرى که اهل کتاب نیستند، ازدواج کند، ولى با زنانى که یهودى و یا نصرانى باشند، موقتاً به صورت صیغه مىتواند
ازدواج نماید.
(١٩١۵) اگر با زنى که در عدّه طلاق رجعى است زنا کند، آن زن بر او حرام مىشود، و اگر با زنى که در عدّه طلاق بائن، یا عدّه وفات است زنا کند، بعداً مىتواند او را عقد نماید.
(١٩١۶) اگر با زن بىشوهرى که در عدّه نیست، زنا کند، بنا بر اظهر مکروه است که بعداً آن زن را براى خود عقد نماید، بلکه احتیاط مستحب آن است که با او ازدواج ننماید، مگر این که زن از کار خود توبه نموده باشد.
(١٩١٧) اگر زنى را که در عدّه دیگرى است براى خود عقد کند، چنانچه مرد و زن، یا یکى از آنان بدانند که عدّه زن تمام نشده و بدانند عقد کردن زن در عدّه حرام است، آن زن بر او حرام مىشود، اگرچه مرد بعد از عقد با آن زن نزدیکى نکرده باشد.
(١٩١٨) اگر زنى را براى خود عقد کند و بعد معلوم شود که در عدّه بوده، چنانچه هیچ کدام نمىدانستهاند که زن در عدّه است و یا این که نمىدانستهاند که عقد کردن زن در عدّه حرام است، در صورتى که مرد با او در زمان عدّه نزدیکى کرده باشد، آن زن بر او حرام مىشود و اگر نزدیکى کردن بعد از زمان عدّه بوده، عقد باطل است، ولى زن بر او حرام نمىشود، بلکه مىتواند بعداً زن را
عقد نماید.
(١٩١٩) اگر انسان بداند زنى شوهر دارد و با او ازدواج کند، باید از او جدا شود و بعداً هم نمىتواند او را براى خود عقد کند، مگر این که نداند زن شوهر دارد و با او هم نزدیکى نکرده باشد، که دراین صورت فقط عقد باطل است، ولى بعد از طلاق او و تمام شدن ایام عدّه، ازدواج با آن زن، بنابراظهر مانعى ندارد.
(١٩٢٠) اگر زن شوهردار ـنَعوذُ بِاللهـ زنا کند، بر شوهر خود حرام نمىشود و چنانچه توبه نکند و بر عمل خود باقى باشد، بهتر است که شوهر، او را طلاق دهد ولى باید مهرش را بدهد.
(١٩٢١) مادر، خواهر و دختر کسى که لواط داده، بر لواط کننده حرام است، اگر چه لواط کننده و لواط دهنده بالغ نباشند، ولى اگر گمان کند که دخول شده، یا شک کند که دخول شده یا نه، بر او حرام نمىشوند.
(١٩٢٢) اگر با مادر یا خواهر یا دختر کسى ازدواج نماید و بعد از ازدواج، با آن شخص لواط کند، بنا بر اظهر آنان بر او حرام نمىشوند، گر چه احوط باطل کردن عقد است به سبب طلاق.
(١٩٢٣) اگر کسى در حال احرام، که یکى از اعمال حج است، با زنى ازدواج نماید عقد او باطل است، و چنانچه مىدانسته که در حال احرام زن گرفتن بر او حرام است، دیگر نمىتواند آن زن را عقد کند.
(١٩٢۴) اگر زنى که در حال احرام است، با مردى که در حال احرام نیست، ازدواج کند، عقد او باطل است، و اگر زن مىدانسته که ازدواج کردن در حال احرام، حرام است، احتیاط واجب آن است، که بعداً با آن مرد ازدواج نکند.
(١٩٢۵) اگر مرد طواف نساء را، که یکى از اعمال حج است، بجا نیاورد، زنش که به واسطه مُحْرِم شدن بر او حرام شده بود، حلال نمىشود، و نیز اگر زن طواف نساء نکند، شوهرش بر او حلال نمىشود، ولى اگر بعداً طواف نساء را انجام دهند به یکدیگر حلال مىشوند.
(١٩٢۶) اگر کسى دختر نابالغى را براى خود عقد کند و پیش از آن که نُه سال دختر تمام شود، با او نزدیکى و دخول کند، چنانچه او را افضا نماید بنا بر احتیاط واجب، دیگر هیچ وقت نباید با او نزدیکى کند. ولى از زوجّیت او بدون طلاق بیرون نمىرود، در هرصورت تا وقتى هردو زنده هستند نفقه زن بر مرد است و غیر از مهر، دیه هم بر مرد واجب مىشود، و چنانچه افضا نکرده باشد، هرچند مرتکب حرام شده، ولى بنا بر اظهر آن زن بر او حرام نمىشود.
(١٩٢٧) زنى را که سه مرتبه طلاق دادهاند بر شوهرش حرام مىشود، ولى اگر با شرایطى که در کتاب طلاق گفته مىشود با مرد دیگرى ازدواج کند، آنگاه آن مرد او را طلاق دهد، شوهر اول مىتواند دوباره او را براى خود عقد نماید.
(١٩٢٨) ازدواج دائم با زن پنجم براى کسى که چهار زن دائم دارد، جایز نیست مگر آن که بعضى از آنها را طلاق دهد، که اگر طلاق رجعى است باید عدّه به سر آید و اگر طلاق بائن است سرآمدن عدّه لازم نیست، اگر چه در زمان عدّه مکروه است و بلکه خلاف احتیاط است.