سخنرانی حضرت آیتالله محفوظی در دفاع از نظام و ولایت فقیه که در جمع علما، اساتید، طلاب و مسئولین شهرستان رودسر ایراد گردید.
بسمه تعالی
«قالُوا أُوذينا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَأْتِيَنا وَ مِنْ بَعْدِ ما جِئْتَنا قالَ عَسى رَبُّكُمْ أَنْ يُهْلِكَ عَدُوَّكُمْ وَ يَسْتَخْلِفَكُمْ فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ».
حاکمیت قرآن در اسلام تاریخ ملتها نشان میدهد که مردم همیشه انتظاراتی از حاکمانشان داشتهاند؛ گاهی آنان را به نقد میکشیدند و گاهی علیه آنها قیام میکردند. البته اداره یک سرزمین گرچه مشکل است، اما با وجود یک رهبر الهی و کارگزار دلسوز و معتقد به نظام الهی، حاکمیت اسلام و تشکیل یک دولت حامی و خادم مردم امکانپذیر است.
قرآن کریم در آیات ۱۲۸ و ۱۲۹ سوره اعراف که پیشتر به آن اشاره شده به شیوههای حکومت فرعون و حضرت موسی علیهالسلام اشاره میکند؛ حکومت فرعون که سراسرش، طاغوت، ظلم و استبداد بود و حکومت حضرت موسی که بر مبنای حکومت الهی، مردمداری و خدمت به ضعفا و زیردستان پایهگذاری شده بود.
بعد از پیروزی حضرت موسی علیهالسلام بر فرعون و ساحران، مردمی که سالهای متمادی مورد ظلم و ستم فرعونیان قرار گرفته بودند انتظار داشتند که با قیام حضرت موسی علیهالسلام همه مشکلات آنان از بین برود و فرعونیان نابود شوند و مسائل سیاسی، اقتصادی و فرهنگیشان روبهراه شود.
حضرت موسی علیهالسلام شرایط پیروزی بر دشمن را در قالب سه طرح و برنامه برای مردم تشریح کرده و گوشزد میکند که اگر این سه برنامه را عملی کنند، قطعاً بر دشمن پیروز خواهند شد.
اول: تکیهگاهشان فقط خدا باشد: «اسْتَعينُوا بِاللَّهِ»؛
دوم: استقامت و پایداری داشته باشند: «وَ اصْبِرُوا»؛
سوم: تقوا پیشه کنند: «وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقين».
از این آیات کریمه استفاده میشود که هر ملت و قومی اگر بخواهد بر دشمنانشان پیروز شود، بدون داشتن چنین برنامهای امکانپذیر نیست. اگر هم مردم سستایمان، ترسو و آلوده بر دشمنانشان پیروز شوند، پیروزیشان موقتی است. خداوند در ادامه آیه میفرماید: پس از پیروزی، دوران آزمایش شما شروع میشود: «فینظر کیف تعملون».
انقلاب اسلامی و دولت کریمه
عزیزان من! شما هم ملتی بودید که هیچچیز نداشتید و هیچ اختیاری در مملکت خود نداشتید و هیچ نوع امنیت و استقلالی نداشتید، اما خداوند دشمنان شما را که به این سرزمین طمع داشتند منکوب کرد و شما را جانشین طاغوتیان قرارداد و به شما نعمت عظیم ولیفقیه، ولایت فقیه، امام بزرگوار، قانون اساسی و اسلام را داد و در نهایت، قرآن را بر این کشور حاکم کرد.
ملت عزیز! همه ما آرزو داشتیم و از خداوند میخواستیم و در دعاهایمان با خدای خویش دردِدل میکردیم که: «اللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ إِلَيْكَ فِي دَوْلَةٍ كَرِيمَةٍ تُعِزُّ بِهَا الْإِسْلَامَ وَ أَهْلَهُ وَ تُذِلُّ بِهَا النِّفَاقَ وَ أَهْلَهُ و…». این انقلاب که با تدبیر حکیمانه امام راحل بنیانگذاری شده است، همان نعمت بزرگ، دولت کریمه است که خداوند به ما عطا فرموده است و مطمئناً همه ما را در برابر این نعمت بزرگ، مورد امتحان و آزمایش قرار خواهد داد.
بیایید قدردان و شاکر این هدیه الهی باشیم. چرا گاهی بعضیها ناشکری میکنند و سعی دارند که هنجارشکنی کنند؟! و حتی درصدد تضعیف نظام، ولیفقیه، امام راحل و مقدسات دینی هستند. آیا با این انقلابی که ملتها را از منجلاب ظلم، ستم، استضعاف و استبداد نجات داد. باید اینگونه رفتار کرد؟!
آیا در مقابل جانبازانی که عضوی از اعضای بدن خود را از دست دادهاند و نظارهگر ما هستند خجالت نمیکشند؟
هنگامه قیامت در مقابل کسانی که تمام هستیشان را برای نجات جان، مال و ناموسمان نثار کردند چه پاسخی دارند؟
چرا گذشتهتان را فراموش کردهاید؟ قدری بیندیشید و تأمل کنید که به کجا میروید؟ البته سختیها و مشکلاتی وجود دارد که باید با صبر، تحمل و همراهی همه مسئولان و مردم حل شود. اما نباید مشکلات جزئی را آنقدر بزرگ نشان بدهیم که دشمنان ما شاد بشوند و نباید کاری کنیم که خدای ناکرده دشمن به کشور طمع کند. بهیقین عرض میکنیم که نظام در مسیر اجرای احکام ناب اسلامی است و بدون هیچ شک و شبههای فلسفه انقلاب اسلامی بر مبنای حکومت نبوی و علوی پایهگذاری شده است و اکنون مسئولان این نظام و در رأس آنان ولیامر مسلمین، مقام معظم رهبری، برای تحقق این حکومت تلاش میکنند.
مقام معظم رهبری شخصیت بینظیر در جهان هیچ شک نکنید که حضرت آیتالله خامنهای خلف صالح امام راحل هستند و خبرگان رهبری بعد از ارتحال حضرت امام رحمةاللهعلیه بهترین گزینه را از بعد تقوا، درایت، شجاعت و مدیریت جامعه اسلامی انتخاب کردند. در حال خاضر نیز مقام معظم رهبری در زهد، سادهزیستی، تدبیر امور، تسلط بر اوضاع سیاسی داخل و خارج و رهبری جهان اسلام، در میان تمام رهبران جهان بینظیر است. آیا سزاوار است که خدای نکرده نسبت به ایشان بیحرمتی شود؟
ایشان کسی است که از پذیرش این مقام بهشدت پرهیز میکردند. در جلسه خبرگان رهبری وقتی به اتفاق آرا، ایشان را برای زعامت امور مسلمین انتخاب کردهاند، ایشان به بنده گفتند، چرا اینقدر اصرار میکنید که من این مسئولیت بسیار سنگین را بپذیرم؟ بنده هم از باب رفاقتی که داشتیم و داریم، عرض کردم آقا دست شما نیست، باید بپذیرید، ولو مسئولیت سنگینی است، ولی شما باید این مسئولیت را به دوش بکشید.
چرا بعضیها همیشه بهدنبال شبههافکنی هستند؟ مگر نمیداند که امام فرمود: «جمهوری اسلامی، نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد». این چه حرفهایی است که مطرح میکنند؟ چرا شعار «جمهوری ایرانی» را مطرح میکنند؟ دنبال چه اهدافی هستند؟ چرا از این مردم عبرت نمیگیرند؟ چرا از حضور مردم در صحنه و از حمایت یکپارچه مردم از نظام و انقلاب درس نمیگیرند؟
1. در دنیای پرزرقوبرق که گناهان زیادی اطرافمان را پر کردهاند و هر کدام به طرق مختلفی جلوه میکنند و محرک غرایز انسان هستند، زندگی را حتی برای افراد صالح سخت کردهاند. البته گرچه غرایز برای ادامه حیات ضروری هستند، باید آنها را در مسیر صحیح هدایت کرد؛ زیرا اگر این غرایز از حد ضروری بگذرند، آدم را از حیطه انسانیت خارج و در جرگه حیوانیت ـ بلکه بدتر از آن ـ قرار میدهند. خداوند باری تعالی در آیه ۲۶ سوره مبارکه «ص» میفرماید: «وَ لا تَتَّبِعِ الْهَوى فَيُضِلَّكَ عَنْ سَبيلِ اللَّهِ؛ از هوای نفس پیروی مکن که تو را از راه خدا منحرف میکند». حضرت علی علیهالسلام نیز در خطبه ۸۶ نهجالبلاغه دراینباره فرمودهاند: «وَ الشَّقِيُّ مَنِ انْخَدَعَ لِهَوَاهُ وَ غُرُورِه؛ بدبخت کسی است که فریب هوای نفس و غرور خود را بخورد». در این مسئله آیات و روایات فراوانی وجود دارد که از مجموع آنها میفهمیم: اگر غرایز انسان کنترل و تعدیل نشوند، هواپرستی و انحراف بزرگی، برای بشر رخ میدهد، اما برای کنترل غرایز چارهای جز این نیست که در زیر چتر تقوا قرار بگیریم و لباس تقوا بپوشیم.
حضرت امیرالمؤمنین علی علیهالسلام در صفحه ۲۶۸ غررالحکم فراز ۵۸۱۷ پیرامون همین مسئله میفرماید: «التَّقْوَى أَنْ يَتَّقِيَ الْمَرْءُ كُلَّ مَا يُؤْثِمُهُ؛ تقوا انسان را از هرآنچه که به گناه میکشاند بازمیدارد». مرحوم شیخ عباس قمی در سفینةالبحار حکایتی نقل میکند که روزی شخصی از عابدی میپرسد تقوا یعنی چه؟ عابد میگوید: در بیابانی که پر از خار و خاشاک است چگونه راه میروی؟ جواب میدهد: سعی میکنم که خود را از آسیب خار وخاشاک در امان نگه دارم. عابد در ادامه میگوید: دنیا را زمین پر از خار فرض کن و آنچنان خود را نگهدار که از خطرها محفوظ بمانی. این حالت خودنگهداری تو در نیا همان تقواست.
عزیزان من! و ای طلاب و شاگردان امام زمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف! یکی از راههای مهم کسب تقوا و پرهیزگاری، محترم شمردن مرزهای حلال و حرام خدا و بینیاز شدن از مردم و چشمپوشیدن از داراییهای دیگران است. دنیاطلبی، حرص، لقمه حرام و امثال اینها، بزرگترین آفت برای همه انسانها و بهویژه برای طلاب و سالکان و تقواپیشگان است؛ لذا همه کسانی که در این دنیا به مقاماتی رسیدهاند و حیاتشان و سلوکشان برای همه آموزنده بوده، اهل مراقبه و محاسبه بودند تا مبادا حلالی را حجرام و حرامی را حلال بشمارند.
ما، علما و سالکان ناشناختهای داشتیم که هرکدام از آنها در بحرانهای گوناگونی به یاری مردم و کشور خود شتافتهاند. مثلاً در شمال کشور افرادی همچون خاج شیخ شعبان دیوشلی، حاج شیخ عبدالله مازندرانی بود، میرزا حبیبالله رشتی و آیتالله سیدمحمدتقی معصومی اشکوری بودند که آیتالله معصومی اشکوری شخصیتی عارف، عالم و سالک الیالله بود و به درخواست مردم، آنان را از طوفان و باران سیلآسایی که زحمات کشاورزان منطقه را بر باد میداد، با نوشتن یک جمله کوتاه بر تکه کاغذی نجات داد و محصولاتشان را از نابودی حفظ کرد. یا حاج شیخ علیاکبر الاهیان که در زهد و سادهزیستی مشهور بود، وقتی به دعوت یکی از تجار تنکابنی به منزلشان میرود و بر سر سفره پرچرب و نرم و کبابهای بریان شده گوسفند قرار میگیرد، درحالیکه همه حضار منتظر بودند که آقای الاهیان دست به غذا ببرد تا دیگران هم شروع کنند، صاحب منزل ناخودآگاه متوجه میشود که ایشان دست به غذا نمیزنند، هرقدر هم تعارف میکنند، آقای الاهیان از خوردن غذا امتناع میکند تا بالاخره بعد از اصرار زیاد صاحبخانه، میفرمایند: این غذا از گوشت میته است. سرانجام مشخص میشود که خدمتکار منزل، گوسفندی را که در اسطبل بر اثر حادثهای مرده بود، بدون اجازه صاحبخانه، گوشت میته را کباب کرده و بر سر سفره آورده بود.
نه هر که کُلَه کج گذاشت و تند نشست کلاهداری و آیین سروری داند
هزار نکته باریکتر ز مو اینجاست نه هرکه سر بتراشد قلندری داند
عزیران من! سرنوشت کسانی که با هوای نفس مخالفت کردند و مرزهای حلال و حرام خدا را محترم شمردند و به مقامات معنوی دست یافتند، این بود که همیشه و همهجا خود را در محضر خداوند باریتعالی و اهلبیت علیهمالسلام میدیدند.
با کدام چشم و عمل منتظر امام زمان هستیم؟ ای طلاب اهل دعای ندبه و ای کسانی که به دنبال امام زمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف هستید، قدری بیندیشید که با کدامین عمل، و با کدامین چشم و با کدامین مال باید اماممان را ملاقات و زیارت کنیم؟ با کدام عمل، طمع بهشت داریم؟ آیا تنها با چلهنشینی و شرکت در مجالس دعا، میتوان با آقا امام زمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف ارتباط برقرار کرد؟
در زمان غیبت خطرات فراوانی، ایمان و اعمال صالح انسان را تهدید میکند. مذاهب مختلف انحرافی، دوستنماهای شیطانی و انواع و اقسام گناهان، محیط زندگی ما را احاطه کردهاند؛ حال چه باید کرد؟ امام صادق علیهالسلام میفرمایند: هرکس دوست دارد که از یاران امام زمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف باشد، باید منتظر باشد و در ارتباط و تعامل با دیگران با پرهیزگاری و اخلاق نیکو رفتار کند. بنابراین، منتظر واقعی کسی است که همیشه به فکر اصلاح نفس، خودسازی و ساختن جامعه پیرامون خود است و پیوسته در جهت اهداف و آرمانهای امام زمان خود عجلاللهتعالیفرجهالشریف حرکت میکند و در تلاش است که خود را از انحرافات فکری، اعتقادی و عملی حفظ کند؛ لذا کسانی که منتظر امامشان هستند، میخواهند با او ارتباط داشته باشند، علاوهبر توسل، خواندن دعاهای آن بزرگوار، شرکت در مجالس دعای ندبه، چلهنشینی، رفتن به مسجد مقدس جمکران و مسجد سهله و…، باید عملشان هم صالح باشد تا بتوانند رضایت آن بزرگوار را جلب کنند؛ چون رضایت آن بزرگوار فقط و فقط در سایه عمل به دین و انجام وظایف و دستورات الهی امکانپذیر است. خداوند در آیه ۹۶ سوره «مریم» میفرماید: «إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا؛ بهدرستی کسانی که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند، خداوند رحمان، دوستی و محبت برای آنان قرار میدهد».
آیتاللهالعظمی بهجت عبد صالح خدا به همین مناسبت خوب است یادی از مرحوم حضرت آیتاللهالعظمی بهجت قدسسره بکنیم. این عبد صالح خدا، شخصیت ناشناخته و بسیار ممتازی بودند که بارها میفرمودند: «هیچ ذکری بالاتر از ذکر عملی نیست و هیچ عملی بالاتر از ترک معصیت در اعتقادیات نیست و ظاهر این است که ترک معصیت به قول مطلق، بدون مراقبه دائمیه صورت نمیگیرد». در یکی از سفرهایی که از طرف ایشان به مکه مشرف شدم، بعد از مراجعت از مکه، خدمت ایشان رسیدم؛ معظمله فرمودند: چه بشارتی برای ما داری؟ امام زمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف هرسال ایام حج در عرفات حضور دارند، به همین جهت ما نمیتوانیم حج نیابتی برای آن آقا انجام دهیم. دوباره پرسیدند: بالأخره چه چیزی دیدی؟ خدمت امام زمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف رسیدی؟ بنده یک بیت شعر خواندم و عرض کردم:
به طواف کعبه رفتم به درون رهم نداند که تو در برون چه کردی که درون خانه آیی
بعد از این بود که آقا سکوت کردند و هیچ نگفتند؛ بله مردان راه و سالکان طریق اینگونه بودند.