دوازده چیز نماز را باطل مىکند و آنها را «مُبطِلات» مىگویند:
١ ـ از بین رفتن یکى از شروط در اثناء نماز.
٢ ـ باطل شدن وضو یا غسل در اثناء نماز عمداً یا سهواً.
٣ ـ گذاشتن دست ها روى هم عمداً با قصد اینکه جزء نماز است.
۴ ـ گفتن «آمین» عمداً بعد از حمد.
۵ ـ برگرداندن عمدى تمام بدن به پشت سر (روى برگرداندن از قبله).
۶ ـ حرف زدن عمدى.
٧ ـ خندیدن عمدى (قهقهه کردن).
٨ ـ براى امور دنیا با صداى بلند عمداً گریه کردن.
٩ ـ کار زیادى که صورت نماز را به هم بزند.
١٠ ـ خوردن و آشامیدن در بین نماز.
١١ ـ شک در رکعتهاى نماز دو یا سه رکعتى.
١٢ ـ کم و زیاد کردن رُکن نماز عمداً یا سهواً.
و تفصیل موارد ذکر شده به ترتیب در مسائل بعدى ذکر مىشود.
اول: آن که در بین نماز یکى از شرطهاى آن از بین برود؛ مثلا در بین نماز بفهمد مکانش غصبى است.
دوم: آن که در بین نماز عمداً یا سهواً یا از روى ناچارى، چیزى که وضو یا غسل را باطل مىکند پیش آید، مثلا بول از او بیرون آید؛ ولى کسى که نمىتواند از بیرون آمدن بول و غائط خوددارى کند، اگر در بین نماز بول یا غائط از او خارج شود چنانچه به دستورى که در احکام وضو گفته شد، عمل نماید نمازش باطل نمىشود؛ و نیز اگر در بین نماز از زن مستحاضه خون خارج شود، در صورتى که به وظیفه مستحاضه عمل کرده باشد، نمازش صحیح است.
سوم: آن که مثل بعضى از کسانى که شیعه نیستند دستها را روى هم بگذارد و قصدش این باشد که این کار جزء نماز است یا انجام دادن آن لازم است، در غیر این صورت اگر عمداً این کار را بکند، از روى احتیاط نمازش را باید دوباره بخواند.
(٩٢٧) هرگاه براى ادب دستها را روى هم بگذارد، بنا بر احتیاط واجب باید نماز را دوباره بخواند، ولى اگر از روى فراموشى یا ناچارى یا براى کار دیگر مثل خاراندن دست و مانند آن، دستها را روى هم بگذارد بنا بر اظهر اشکال ندارد.
چهارم: بنا بر احتیاط آن که بعد از خواندن حمد، آمین بگوید و گفتن آن حرام است. ولى اگر اشتباهاً یا از روى تقیه بگوید، نمازش باطل نمىشود.
پنجم: آن که عمداً با تمام بدن به پشت سر یعنى بیش از سمت راست و چپ توجه کند و اگر فقط با صورت به طرف راست یا چپ توجه کند نمازش باطل نمىشود، و اگر عمداً با تمام بدن به راست یا چپ و یا فقط با صورت به پشت سر توجه نماید، بنا بر اظهر و احوط نمازش باطل است. و اگر سهواً و یا از روى فراموشى باشد، مانعى ندارد در اولى و محل احتیاط است در دومى.
ششم: آن که عمداً کلمهاى بگوید که دو حرف یا بیشتر داشته، ولى بىمعنا باشد و یا این که یک حرف یا بیشتر بوده ولى معنا داشته باشد.
(٩٢٨) سرفه کردن، آروغ زدن و آه کشیدن در نماز اشکال ندارد ولى گفتن آخ و آه و مانند اینها که دو حرف است، اگر عمدى باشد نماز را باطل مىکند. ولى اگر بگوید: «آه مِنْ ذُنُوبی» اشکال ندارد.
(٩٢٩) اگر کلمهاى را به قصد ذکر بگوید، مثلا به قصد ذکر بگوید «اللهُ اکبر»، و در موقع گفتن آن صدا را بلند کند که چیزى را به دیگرى بفهماند، اشکال ندارد؛ ولى اگر به قصد این که چیزى را به کسى بفهماند کلمهاى را، مناسب مقصودش بگوید، اگر چه قصد ذکر هم داشته باشد، نماز باطل مىشود.
(٩٣٠) قرآن یا دعا خواندن در نماز اشکال ندارد مگر چهار آیهاى که سجده واجب دارند ـو در مسأله ٨٩٨ گذشتـ یا این که دعا خواندن به طورى که به نظم واجب در قرائت و یا ذکر واجب صدمه بزند و یا نفرین بر مؤمن باشد که در این صورت نماز باطل خواهد بود.
(٩٣١) دعا یا ذکر خداوند متعال به هرلغتى که مخصوص نمازگزار باشد، در بین نماز، اگرچه به عربى نباشد، مانعى ندارد ولى خلاف احتیاط است حتى در قنوت. ولى بنا بر احتیاط واجب ذکرهاى مستحبى رکوع، سجود و تشهد را به غیر عربى نخواند.
(٩٣٢) اگر چیزى از حمد و سوره و ذکرهاى نماز را عمداً یا احتیاطاً چند مرتبه بگوید؛ اشکال ندارد. مگر این که به نظم واجب دیگر، مثل قرائت و یا ذکر واجب صدمه بزند.
(٩٣٣) در حال نماز، انسان نباید به دیگرى سلام کند و اگر دیگرى به او سلام کند، باید مثل سلام او جواب بدهد. بنا بر این اگر گفت: سلام علیکم، جواب بگوید: سلام علیکم؛ و اگر گفت: السلام علیک، باید در جواب بگوید: السلام علیک.
(٩٣۴) انسان باید جواب سلام را در نماز و غیرنماز فوراً بگوید، و اگر عمداً یا از روى فراموشى جواب سلام را به قدرى طول دهد که اگر جواب بگوید جواب آن سلام حساب نشود، چنانچه در نماز باشد نباید جواب بدهد؛ و در غیر نماز، دیگر جواب دادن واجب نیست.
(٩٣۵) باید جواب سلام را طورى بگوید که سلام کننده بشنود، ولى اگر سلام کننده کر باشد، چنانچه انسان به طور معمول جواب او را بدهد کافى است.
(٩٣۶) نمازگزار مىتواند به جاى رد سلام جواب سلام را به قصد دعاء بگوید.
(٩٣٧) اگر زن یا مرد نامحرم یا بچه ممیز یعنى بچهاى که خوب و بد را مىفهمد و به معناى سلام آگاه است، به نمازگزار سلام کند، نمازگزار باید جواب او را بدهد.
(٩٣٨) اگر نمازگزار جواب سلام را ندهد معصیت کرده ولى نمازش صحیح است.
(٩٣٩) اگر کسى به نمازگزار غلط سلام کند به طورى که سلام حساب نشود، جواب او واجب نیست، مگر اینکه احتمال بدهد که سلام کننده نمىتواند به طور صحیح سلام دهد، که در این صورت ردّ سلام واجب است.
(٩۴٠) جواب سلام کسى که مسلمان نیست، در نماز، واجب نیست بلکه جایز هم نیست، ولى در غیر نماز ممکن است جواب به لفظ سلام فقط یا علیک فقط، جایز باشد، مگر اینکه مصلحتى در کار باشد که در این صورت با قصد قرآن خواندن، سلامٌ علیک یا سلامٌ علیکم مىگوید که در این صورت جایز و گاهى خوب و گاهى واجب مىشود.
(٩۴١) اگر کسى به عدّهاى سلام کند، جواب سلام او بر همه آنان واجب است ولى اگر یکى از آنان جواب دهد کافى است.
(٩۴٢) سلام کردن مستحب است و خیلى سفارش شده است که سواره به پیاده و ایستاده به نشسته و کوچکتر به بزرگتر سلام کند.
(٩۴٣) اگر به عدهاى سلام کند و کسى که بین آنها مشغول نماز است شک کند که سلام کننده قصد سلام کردن به او را هم داشته یا نه، نباید جواب بدهد و همچنین است اگر بداند که او را هم قصد کرده ولى دیگرى جواب سلام را بدهد؛ اما اگر بداند که او را هم قصد کرده یا این که به وسیلهاى بفهمد که فقط او را قصد کرده است و دیگرى جواب ندهد، باید جواب او را بگوید. ولى اگر بچه ممیزى هم جواب سلام را داد بنا بر اظهر از نمازگزار و دیگران
ساقط مىشود.
(٩۴۴) اگر دو نفر با هم در یک زمان به یکدیگر سلام کنند، بر هریک واجب است جواب سلام دیگرى را بدهد ولى احتمال دارد که بر هیچ کدام رد سلام واجب نباشد؛ و اگر کسى به یکى از دو نفر بدون تعیین سلام کرد، جواب سلام بر هیچ کدام واجب نیست و در حال نماز جایز نیست.
هفتم: از مبطلات نماز، عمداً قهقهه کردن (یعنى خندیدن شدید) است، ولى اگر سهواً یا از روى فراموشى قهقهه کرد، نمازش صحیح است؛ و اگر کسى با صدا بخندد ولى به حدّ قهقهه نرسد، در صورتى که مقدمه خندیدن به اختیار و توجه او بوده است، بنا بر اظهر نمازش باطل است و گرنه باطل بودن نماز مطابق احتیاط است که نماز را تمام کرده و بعد از روى احتیاط دو مرتبه اعاده نماید.
(٩۴۵) اگر براى جلوگیرى از صداى خنده حالش تغییر کند مثلا رنگش سرخ شود، نمازش صحیح است.
هشتم: آن که براى کار دنیا عمداً با صدا گریه کند، ولى اگر براى کار دنیا بىصدا گریه کند اشکال ندارد؛ و اگر از ترس خدا یا براى آخرت گریه کند، آهسته باشد یا بلند، اشکال ندارد، بلکه از بهترین اعمال است.
نهم: از مبطلات نماز کار زیادى است که نزد افراد متشرعه صورت نماز را به هم بزند، مثل دست زدن و به هوا پریدن و مانند اینها، کم باشد یا زیاد، عمداً باشد یا از روى فراموشى؛ ولى کارى که صورت نماز را به هم نزند، مثل کشتن عقرب، حفظ کردن مال، ساکت کردن و بغل کردن و شیر دادن بچه، و اشاره کردن با دست، اشکال ندارد.
(٩۴۶) اگر در بین نماز به قدرى ساکت بماند که نگویند نماز مىخواند، نمازش باطل است.
دهم: از مبطلات نماز، خوردن و آشامیدن است که اگر در نماز طورى بخورد یا بیاشامد که نگویند نماز مىخواند، نمازش باطل مى شود.
(٩۴٧) اگر عمداً در نماز چیز کمى بخورد به طورى که موالات یعنى پىدرپى آوردن کارهاى نماز به هم نخورد و از صورت نمازگزار هم خارج نشود، بنا بر احتیاط واجب، نمازش را باید دومرتبه بخواند ولى اگر سهواًباشد، بنابراظهر نماز صحیح است.
(٩۴٨) اگر در بین نماز، غذایى را که لاى دندانها مانده فرو ببرد، نمازش باطل نمىشود؛ و همچنین اگر قند یا شکر و مانند اینها در دهان مانده باشد و در حال نماز کم کم آب شود و فرو رود بنابر اظهر نماز اشکال پیدا نمىکند.
یازدهم: از مبطلات نماز شک در رکعتهاى نماز دو رکعتى یا سه رکعتى، یا در دو رکعت اول نمازهاى چهار رکعتى است.
دوازدهم: آن است که رکن نماز را عمداً یا سهواً کم یا زیاد کند، یا چیزى از واجبات را که رکن نیست عمداً کم یا زیاد نماید.
(٩۴٩) اگر بعد از نماز شک کند که در بین نماز کارى که نماز را باطل مىکند انجام داده یا نه، نمازش صحیح است.