مکان نمازگزار دو شرط دارد:
شرط اول: مکان مباح باشد.
شرط دوم: مکان نمازگزار از نجاست مرطوبى که به بدن و لباس نمازگزار سرایت کند خالى باشد.
(٧٢٩) کسى که در ملک غصبى نماز مىخواند اگر چه روى فرش و تخت و مانند اینها باشد، نمازش باطل است، اگر قصد قربت در نماز نداشته باشد؛ و همچنین است بنا بر احتیاط اگر قصد قربت داشت؛ ولى نماز خواندن در زیر سقف و خیمه غصبى و در جائى که فقط دیوار آن غصبى است بنا بر اظهر مانعى ندارد.
(٧٣٠) نماز خواندن در ملکى که منفعت آن مال دیگرى است، بدون اجازه او باطل است مثلا در خانه اجارهاى اگر صاحب خانه یا دیگرى بدون اجازه کسى که آن خانه را اجاره کرده نماز بخواند، نمازش باطل است، مگر این که بداند و یا نشانههایى در کار باشد که گمان کند مستأجر به نماز خواندن او راضى است بنا بر اظهر، بلکه اگر نداند یا نشانههایى نسبت به عدم رضایت مستاجر در کار نباشد تا موجب گمان به عدم رضایت مستاجر شود باز مىتواند بنا بر اظهر نماز بخواند؛ و همچنین است اگر در ملکى که دیگرى در آن حقّى دارد نماز بخواند، مثلا اگر میت وصیت کرده باشد که ثلث مال او را به مصرفى برسانند، تا وقتى ثلث را جدا نکنند، نمىشود در ملک او نماز خواند.
(٧٣١) نماز خواندن در خانه پدر، مادر، فرزند، جدّ، جدّه، برادر، خواهر، عمو، عمّه، دایى و خاله بدون اذن آنها جایز نیست و حال آنها، با سایر مردم مساوى است.
(٧٣٢) شخص معذور، مثل محبوس در مکان غصبى و یا مضطرّ، اگر امید تمکن و برطرف شدن عذر را تا آخر وقت دارد بنا بر احوط باید نماز را تأخیر بیندازد؛ و در صورتى که تمکن بیرون رفتن از آن مکان را ندارد نماز در آن جا صحیح است.
(٧٣٣) اگر در جایى نماز بخواند و بعد از نماز بفهمد که غصبى بوده یا در جایى که غصبى بودن آن را فراموش کرده، نماز بخواند و بعد از نماز یادش بیاید، نماز او بنا بر اظهر صحیح است اگر چه خودش غصب کرده باشد. ولى اگر در بین نماز فهمید که آن مکان غصبى است در صورت امکان بدون این که نماز را به هم بزند باید بقیه نماز را در مکان مباح انجام دهد، و در صورتى که ممکن نباشد باید نماز را قطع کند و در جایى مباح، نماز را از سر بگیرد؛ و اگر وقت تنگ است آنچه از نماز بجا آورده صحیح است و بقیه نماز را در حین خروج از آن مکان بجا مىآورد.
(٧٣۴) اگر بداند جایى غصبى است ولى نداند که در جاى غصبى نماز باطل است و در ندانستن مسأله هم کوتاهى کرده و مقصر باشد و در آنجانماز بخواند، نماز او باطل است، اگر قصد قربت نداشت، و اگر قصد قربت در نماز داشت باز بنابر احتیاط نمازش باطل است.
(٧٣۵) کسى که در ملکى با دیگرى شریک است، اگر سهم او جدا نباشد، بدون اجازه شریکش نمىتواند در آن ملک تصرف کند و نماز بخواند.
(٧٣۶) نماز خواندن در مسافرخانه و حمام و مانند اینها که براى واردین آماده است اشکال ندارد مگر این که انسان بداند یا نشانههایى در کار باشد که گمان کند صاحبش به نماز خواندن او راضى نیست. و جاهاى دیگر که ملک کسى مىباشد نیز در این مسأله مانند این مکانهاى عمومى است که در صورتى نماز صحیح نیست که بداند و یا نشانههایى در کار باشد که گمان کند صاحبش راضى نیست.
(٧٣٧) در زمین بسیار وسیعى که از آبادى دور و چراگاه حیوانات است نماز خواندن و نشستن و خوابیدن اشکال ندارد مگر این که انسان بداند و یا نشانههایى در کار باشد که گمان کند صاحبش راضى نیست بنا بر اظهر؛ و همچنین در زمینهاى زراعتى هم که نزدیک ده است و دیوار ندارد، اگر چه در میان مالکین آنها صغیر و دیوانه باشد، نماز و عبور و تصرفات جزئى اشکال ندارد، ولى اگر یکى از صاحبانش ناراضى باشند تصرف در آن حرام و نماز باطل است.
(٧٣٨) نماز خواندن جلوتر یا مساوى قبر پیامبر(علیه السلام) و امام(صلى الله علیه وآله وسلم) در صورتى که بىادبى نسبت به آنها نباشد بنابراظهر مکروه است ولى احتیاط مستحب این است که به طور کلى از این کار مخصوصاً از جلوتر ایستادن اجتناب شود.
(٧٣٩) اگر در نماز چیزى مانند دیوار بین او و قبر مطهر باشد که مساوى یا جلوتر از قبر ایستادن بىاحترامى نشود اشکال ندارد، ولى صندوق شریف و ضریح و پارچهاى که روى آن افتاده براى فاصله شدن کافى نیست.
(٧۴٠) مکان نمازگزار اگر نجس است نباید به طورى تر باشد که رطوبت آن به بدن یا لباس او برسد مگر این که طورى تر باشد که اگر نجاست به بدن یا لباس سرایت کرد نماز را باطل نکند چنان که خواهد آمد؛ ولى جایى که پیشانى را بر آن مىگذارد اگر نجس باشد در صورتى که خشک هم باشد نماز باطل است.
(٧۴١) نماز خواندن زن جلوتر از مرد یا مساوى و همدوش با مرد مکروه است بنا بر اظهر، مگر این که بین آن دو، چیزى مانند پرده و مانند آن حائل بشود و یا این که بین آن دو به مقدار حد اقل یک وجب و حد اکثر ده ذراع که حدود پنج متر مىشود فاصله باشد که در این صورت کراهت کم و یا برداشته مىشود.