(١۵۴٢) انسان باید زکات را به قصد قربت یعنى براى انجام فرمان خداوند عالم بدهد و اگر غیر از زکات، مال دیگرى هم بر او واجب شده است، در نیت معین کند که آنچه را مىدهد زکات است، ولى اگر هم زکات مال بر او واجب شده است و هم زکات فطره، لازم نیست موقع ادا کردن، نیت کند که آنچه را مىدهد زکات مال است، بلکه اگر به نیت «آنچه بر او واجب است» بدهد از هردو کفایت مىکند، و همچنین اگر مثلا زکات گندم و جو بر او واجب باشد، لازم نیست معین کند چیزى را که مىدهد زکات گندم است یا جو.
(١۵۴٣) کسى که زکات چند مال بر او واجب شده اگر مقدارى زکات بدهد و نیت هیچ کدام آنها را نکند، بلکه نیت کند که «زکات مىدهم» کافى است.
(١۵۴۴) اگر کسى را وکیل کند که زکات مال او را بدهد، چنانچه وکیل موقع دادن زکات به فقیر، از طرف مالک نیت زکات کند، بنابر اظهر کافى است.
(١۵۴۵) اگر مالک یا وکیل او بدون قصد قربت زکات رابه فقیر بدهد و پیش از آن که آن مال از بین برود، خود مالک نیت زکات کند، زکات حساب مىشود.
(١۵۴۶) مسلمانى که مستبصر (شیعه) شد عباداتى که موافق مذهب خودش انجام داده اعاده ندارد مگر زکات که باید آن را به فقیر شیعه بدهد ولى اگر از اول آن را به فقیر شیعه و با قصد قربت داده باشد، اعاده ندارد.
(١۵۴٧) در حال غیبت نباید به کسانى که منصب امام را غصب کردهاند زکات داد، ولى دادن زکات به مجتهد جامع الشرایط بنا بر اقوى مثل دادن زکات به امام معصوم(علیه السلام) است.