(١٣٢٨) کسى که روزه ماه مبارک رمضان بر او واجب است، اگر به عمد یا شبه عمد، روزه خود را باطل کند، باید علاوه بر قضاى آن، کفّاره بدهد مگر در مواردى که بعداً گفته خواهد شد.
(١٣٢٩) کسى که کفّاره روزه رمضان بر او واجب است، باید یک بنده آزاد کند، یا به دستورى که در مسأله بعد گفته مىشود دو ماه روزه بگیرد، یا شصت فقیر را سیر کند یا به هر کدام یک مُد ـ که تقریباً ده سیر است ـ طعام، یعنى گندم یا جو و مانند اینها بدهد، و دادن پول کافى نیست، ولى اگر فقیر را در خرید و قبول آن وکیل کند و فقیر نیز انجام دهد، کافى است.
(١٣٣٠) کسى که مىخواهد دو ماه روزه کفاره رمضان را بگیرد، باید سى و یک روز آن را پى در پى بگیرد و اگر بقیه آن پى در پى نباشد اشکال ندارد، بنابر این کسى که مىخواهد سى و یک روز پى در پى روزه بگیرد باید زمانى را انتخاب کند که در بین این سى و یک روز، روزى که روزه داشتن در آن حرام است، مثل عید قربان، وجود نداشته باشد، و همچنین روزى نباشد که روزه آن بر او واجب باشد، مثل اینکه نذر کرده باشد یا ماه مبارک رمضان پیش آید.
(١٣٣١) اگر به چیز حرامى روزه خود را باطل کند، چه آن ذاتاً حرام باشد مثل شراب و زنا، یا به جهتى حرام شده باشد، مثل نزدیکى با همسر در حال حیض، بنابر احتیاط کفّاره جمع بر او واجب مىشود، یعنى باید یک بنده آزاد کند و دو ماه روزه بگیرد و شصت فقیر را سیر کند یا به هر کدام آنها یک مُد گندم یا جو یا نان و مانند اینها بدهد؛ و چنانچه هر سه برایش ممکن نباشد، هر کدام که ممکن است باید انجام دهد.
(١٣٣٢) اگر نذر کند که روز معینى را روزه بگیرد، چنانچه در آن روز عمداً روزه خود را باطل کند، باید یک بنده آزاد نماید یا دو ماه پى در پى روزه بگیرد یا به شصت فقیر طعام دهد، ولى اگر نذر او مطلق باشد و روزى را براى آن روزه بگیرد، مانند روزه مستحبى مىتواند در آن روز چه پیش از ظهر و چه بعد از ظهر افطار کند و در روز دیگرى براى اداى نذرش روزه بگیرد.
(١٣٣٣) کسى که قضاى روزه ماه رمضان گرفته است، در صورت وسعت وقت پیش از ظهر مىتواند افطار کند و آن قضا را در وقت دیگرى انجام دهد ولى افطار بعد از ظهر حرام است، و اگر بعد از ظهر افطار کند باید کفاره بدهد و کفاره او اطعام ده فقیر و در صورت عدم توانایى سه روز روزه گرفتن است.
(١٣٣۴) کسى که مىتواند وقت را تشخیص دهد، اگر به گفته کسى که مىگوید مغرب شده افطار کند و بعد بفهمد مغرب نبوده است، قضا و کفاره بر او واجب مىشود.
(١٣٣۵) کسى که عمداً روزه خود را باطل کرده، اگر براى فرار از کفاره به سفر برود، اگر چه پیش از ظهر، کفاره از او ساقط نمىشود.
(١٣٣۶) اگر یقین کند که روز اول ماه رمضان است و عمداً روزه خود را باطل کند، بعد معلوم شود که آخر شعبان بوده، کفاره بر او واجب نیست.
(١٣٣٧) اگر انسان شک کند که آخر رمضان است یا اول شوال، و عمداً روزه خود را باطل کند، بعد معلوم شود که اول شوال بوده، کفاره بر او واجب نیست.
(١٣٣٨) اگر روزهدار در ماه رمضان با زن خود که روزهدار است نزدیکى کند، چنانچه زن را مجبور کرده باشد، کفاره روزه خودش و روزه زن را باید بدهد ولى اگر در اثناء زن راضى شود، بنا بر احتیاط واجب مرد دو کفاره بدهد و زن یک کفاره و اگر زن به نزدیکى راضى بوده، بر هرکدام یک کفاره واجب مىشود.
(١٣٣٩) اگر زنى شوهر روزهدار خودرا مجبور کند که نزدیکى نماید یا کار دیگرى که روزه را باطل مىکند انجام دهد، واجب نیست کفاره روزه شوهر را بدهد.
(١٣۴٠) کسى که به سبب مسافرت یا بیمارى روزه نمىگیرد، نمىتواند زن روزهدار خود را مجبور به نزدیکى کند.
(١٣۴١) اگر کفاره واجب شود نباید در بجاآوردن آن کوتاهى کرد ولى لازم نیست فوراً آن را انجام داد.
(١٣۴٢) اگر کفاره واجب شود و چند سال آن را بجا نیاورد، چیزى بر آن اضافه نمىشود.