(۴٩١) میت مسلمان را باید با سه پارچه که آنها را لُنگ و پیراهن و سر تا سرى مىگویند کفن نمایند.
(۴٩٢) بنا بر احتیاط لنگ باید از ناف تا زانو اطراف بدن را بپوشاند، و بهتر آن است که از سینه تا روى پا برسد؛ و پیراهن باید از سر شانه تا نصف ساق پا، تمام بدن را بپوشاند و بهتر است تا روى پا برسد با توجه به اینکه عرفاً آن را پیراهن بگویند؛ و درازاى سر تا سرى باید به قدرى باشد که بستن دو سر آن ممکن باشد و پهناى آن باید به اندازهاى باشد که یک طرف آن روى طرف دیگر بیاید.
(۴٩٣) اگر سه پارچه (لنگ، پیراهن، سرتاسرى) براى کفن میت میسر نشود، به هرکدام که میسر باشد اکتفا مىشود، اگر چه اسم هیچ یک از این سه پارچه بر او صدق نکند. بلکه اگر هیچ پارچهاى مقدور نشود و فقط مقدارى جهت پوشاندن عورتین موجود باشد، واجب است با آن عورتین را بپوشانند.
(۴٩۴) اگر ورثه بالغ باشند و اجازه دهند که بیشتر از مقدار واجب کفن را، که در مسأله ۴٩٢ گفته شد، از سهم آنان بردارند، اشکال ندارد؛ و احتیاط واجب آن است که بیشتر از مقدار واجب کفن و همچنین مقدارى را که احتیاطاً لازم است از سهم وارثى که بالغ نشده برندارند.
(۴٩۵) اگر کسى وصیت کرده باشد که مقدار مستحب کفن را، که در مسأله ۴٩٢ گفته شد، از ثلث مال او بردارند، یا وصیت کرده باشد که ثلث مال را به مصرف خود او برسانند ولى مصرف آن را معین نکرده باشد یا فقط مصرف مقدارى از آن را معین کرده باشد، مىتوانند مقدار مستحب کفن را از ثلث مال او بردارند.
(۴٩۶) اگر میت وصیت نکرده باشد که کفن را از ثلث مال او بردارند مىتوانند به طور متعارف که لایق شأن میت باشد کفن و چیزهاى دیگرى را که از واجبات دفن است از اصل مال بردارند.
(۴٩٧) کفن زن بر شوهر است اگرچه زن از خود مال داشته باشد، درصورتىکه شوهر او مالى داشتهباشد که بتواند زن خود را کفن نماید و گرنه بنا بر اظهر باید از ترکه زن بردارند. و همچنین بنابر اظهر اگر زن را به شرحى که در کتاب طلاق گفته مىشود، طلاق رجعى بدهند و پیش از تمام شدن عدّه بمیرد، شوهرش باید کفن او را بدهد و احتیاط در این است که شوهر با ورثه میت در این مصارف مصالحه نمایند؛ و چنانچه شوهر بالغ نباشد یا دیوانه باشد ولىّ شوهر باید از مال او کفن زن را بدهد.
(۴٩٨) کفن میت بر خویشان او واجب نیست، اگر چه مخارج او در حال زندگى بر آنان واجب باشد.
(۴٩٩) باید مقدار واجب از سه پارچه کفن به قدرى نازک نباشد، که بدن میت از زیر آن پیدا باشد. و در بیشتر از مقدار واجب بنا بر احوط و اظهر باید این مسأله رعایت شود.
(۵٠٠) کفن کردن با چیز غصبى، اگر چیز دیگرى هم پیدا نشود، جایز نیست؛ و چنانچه کفن میت غصبى باشد و صاحب آن راضى نباشد، باید از تنش بیرون آورند.
(۵٠١) کفن کردن میت با چیز نجس جایز نیست و بنا بر احتیاط در چیز نجسى که نماز با آن جایز است نیز کفن نکنند.
(۵٠٢) کفن کردن با پارچه اى که از پشم یا موى حیوان حرام گوشت تهیه شده، در حال اختیار جایز نیست؛ و بنا بر احتیاط واجب با پوست حیوان حلال گوشت هم میت را کفن نکنند ولى اگر کفن را از مو، پشم یا کرک حیوان حلال گوشت طورى درست کنند که به آن جامه و لباس بگویند اشکال ندارد.
(۵٠٣) اگر کفن میت به نجاست خود او، یا به نجاست دیگرى نجس شود، چنانچه کفن ضایع نمىشود، باید مقدار نجس را بشویند اگرچه جواز بُریدن مقدارى از کفن که بیشتر از مقدار ساتر عورت است و نجس شده است خالى از وجه نیست، پس اگر در قبر گذاشته باشند جایزاست که ببُرند، بلکه اگر بیرون آوردن میت توهین به او باشد بریدن واجب مىشود؛ و اگر شستن یا بریدن آن ممکن نیست، در صورتى که عوض کردن آن ممکن باشد، باید عوض نمایند.
(۵٠۴) میت اگر مرد باشد نباید با پارچه ابریشمى خالص کفن شود؛ و همچنین است بنا بر احتیاط واجب اگر میت زن باشد.