(٧۴٢) بنا بر اظهر، در قرار دادن مکانى به عنوان مسجد، صیغه وقف لازم نیست بلکه هرعملى که دلالت بر آن کند کافى است، اگر چه به کار بردن لفظ در ایجاب آن، و تلفّظ به وقفیت به عنوان مسجدیت احوط است. و همچنین در قبول متولى یا حاکم شرع؛ و اظهر اعتبار قصد قربت است در وقف مسجد؛ و کافى است که با نیت و اراده بگوید: «جَعَلْتُهُ مَسجِداً لِلّه» و مسجدیت را اعلام کند، به معنایى که در عرف مسلمین معمول است (در مقابل مسجد به معناى لغوى)؛ و در قبضش کافى است یک نفر که نمازش محکوم به صحت باشد با اذن واقف در آن جا نماز بخواند؛ و اقرب ترتیب آثار مسجدیت است بر مساجد مخالفین، در صورتى که محکوم به کفر نباشند؛ و کلیساها و کنیسهها در جهت حصول تقرب مانند مساجد مخالفین است ولى در سایر جهات محل تأمل است.
(٧۴٣) نجس کردن زمین، سقف، بام، ظاهر و باطن مسجد حرام است و هرکس بفهمد که نجس شده است باید فوراً نجاست آن را برطرف کند؛ و احتیاط واجب آن است که طرف بیرون دیوار مسجد را هم نجس نکنند و اگر نجس شود نجاستش را برطرف نمایند مگر آن که واقف آن را جزء مسجد قرار نداده باشد. و بنا بر احوط کافر نباید وارد مساجد مسلمین شود.
(٧۴۴) گذاشتن لباس نجس و سایر چیزهاى نجس و متنجّس در مسجد، در صورتى که نجاست آن به مسجد سرایت نکند و موجب بىاحترامى به آن نباشد، مانعى ندارد.
(٧۴۵) بنا بر احتیاط واجب مسجد را به طلا نباید زینت نمایند و همچنین نباید صورت چیزى را نقاشى کنند و بکشند، مخصوصاً چیزهایى که مثل انسان و حیوان روح دارد، که در غیر مسجد هم اشکال دارد، و احتمال دارد نماز خواندن در این مساجد هم مکروه باشد؛ ولى نوشتن قرآن و احادیث صحیحه در مسجد مانعى ندارد.
(٧۴۶) اگر مسجد خراب هم شود نمىتوانند آن را بفروشند، یا داخل ملک و جاده نمایند.
(٧۴٧) فروختن در و پنجره و چیزهاى دیگر مسجد حرام است و اگر مسجد خراب شود، باید اینها را صرف تعمیر همان مسجد کنند، و چنانچه در آن مسجد قابل مصرف نیست و همان مسجد به پول آن نیاز دارد، بفروشند و صرف نیاز آن مسجد کنند و اگر آن مسجد به خود آن و به پول آن نیاز ندارد در مساجد دیگر آن را مصرف کنند و اگر آنجا هم نیاز نباشد بفروشند و پول آن را صرف مسجد کنند. و غلّه و نذوراتى که براى مسجد معینى قرار داده شده، در صورت بىنیاز بودن آن مسجد و یا معذور بودن مصرف در آن مسجد مىتوان آنها را در سایر مساجد مصرف کرد؛ و همچنین است حکم غلات و نذورات موقوفه مشاهد مشرفه؛ و با تعذر مصرف در موارد معین شده و یا مماثِل آن، مىتوان آن غلات و نذورات را در مطلق خیرات و مبرّات مصرف نمود.
(٧۴٨) ساختن مسجد و تعمیر مسجدى که نزدیک به خرابى مىباشد مستحب است و اگر مسجد طورى خراب شود که تعمیر آن ممکن نباشد، مىتوانند آن را خراب کنند و دوباره بسازند بلکه مىتوانند مسجدى را که خراب نشده، براى احتیاج مردم خراب کنند و بزرگتر بسازند.
(٧۴٩) چند چیز در مسجد مستحب است، از جمله: تمیز کردن مسجد، روشن کردن چراغ آن و قرار دادن محل تطهیر از بول و غایط در خارج مسجد؛ و نیز مستحب است کسى که مىخواهد مسجد برود، ته کفش خود را وارسى کند که نجاستى در آن نباشد و موقع داخل شدن به مسجد، اول پاى راست و موقع بیرون آمدن، اول پاى چپ را بگذارد.
(٧۵٠) مستحب است مسجد داراى سقف نباشد، بلکه سایبان قرار دادن بر آن به غیر بوریا، مکروه است، مگر به سبب ضرورت و یا مرجّحات دیگرى که با وجود آنها، بنا بر اقرب این کراهت از بین مىرود.
(٧۵١) خوابیدن در مسجد، اگر انسان ناچار نباشد، و صحبت کردن راجع به کارهاى دنیا و مشغول صنعت شدن و خواندن شعرى که نصیحت و مانند آن نباشد در مسجد مکروه است؛ و نیز مکروه است آب دهان و بینى و اخلاط سینه را در مسجد بیندازد و گمشدهاى را طلب کند و صداى خود را بلند کند و در هرصورت باید از کارهایى که با احترام مسجد منافات دارد یا مزاحم نمازگزاران است اجتناب کند؛ ولى بلند کردن صدا براى اذان مانعى ندارد.
(٧۵٢) مستحب است که در مسجد از خرید و فروش و سایر معاملات (عقود و ایقاعات) غیرعبادى خوددارى شود و امّا مانند نذر و وقف و نکاح چون حیثیت عبادى دارند اشکالى ندارد؛ و مستحب است از ورود دیوانگان و اطفال غیرممیز که مراعات آداب مساجد را نمىنمایند به مساجد، خوددارى شود؛ و مکروه است کسى که بوى بدى از او استشمام مىشود مثل بوى سیر و پیاز، داخل مسجد شود، و بعید نیست نمازى را که با این حال خوانده اعادهاش مستحب باشد.
(٧۵٣) تعرض به معابد یهودیان و مسیحیان که در ذمّه اسلام هستند و آن معابد هم در دست خود آنهاست جایز نیست، و آن اماکن مثل مساجد محترم است و جایز نیست خراب کردن آنها مگر با شرایطى که در مساجد هم
جارى است.