(١۵٠۴) نقره دو نصاب دارد:
نصاب اول: ١٠۵ مثقال معمولى است، که اگر نقره به ١٠۵ مثقال برسد و شرایط دیگر را هم که گفته شد داشته باشد، باید « چهل یک » آن را که دو مثقال و پانزده نخود مىشود، به عنوان زکات داد، و اگر به این مقدار نرسد زکات آن واجب نیست.
نصاب دوم: ٢١ مثقال است، یعنى اگر ٢١ مثقال به ١٠۵ مثقال اضافه شود، باید زکات تمام ١٢۶ مثقال را بطورى که گفته شد ـ بدهد، و اگر کمتر از ٢١ مثقال اضافه شود، فقط باید زکات ١٠۵ مثقال آن را بدهد و زیادى آن زکات ندارد، و همچنین است هر چه بالا رود، یعنى اگر ٢١ مثقال اضافه شود باید زکات تمام آنها را بدهد و اگر کمتر اضافه شود مقدارى که اضافه شده زکات ندارد. بنابر این اگر انسان چهل یک هر چه طلا و نقره دارد بدهد، زکاتى را که بر او واجب بوده داده و گاهى هم بیشتر از مقدار واجب داده است، مثلا کسى که ١١٠ مثقال نقره دارد، اگر چهل یک آن را بدهد، زکات ١٠۵ مثقال آن را که واجب بوده داده و مقدارى هم براى ۵ مثقال آن داده که واجب نبوده است.
(١۵٠۵) زکات طلا و نقره در صورتى واجب مىشود که آن را سکه زده باشند و معامله با آن رایج باشد، و اگر چه سکه آن نیز از بین رفته باشد، باید زکات آن را بدهند.
(١۵٠۶) طلا و نقره سکه دارى که زنها براى زینت به کار مىبرند، اگر معامله با آن رایج باشد، زکات دارد ولى اگر طورى شود که معامله با آن به عنوان مسکوک رایج نباشد زکات ندارد.
(١۵٠٧) همان طور که سابقاً گفته شد زکات طلا و نقره در صورتى واجب مىشود که انسان یازده ماه مالک مقدار نصاب باشد و اگر در بین یازده ماه، طلا و نقره او از نصاب اول کمتر شود، زکات بر او واجب نیست.
(١۵٠٨) اگر در بین یازده ماه، طلا و نقرهاى را که دارد با طلا یا نقره یا چیز دیگر عوض نماید یا آنها را آب کند، بنابر اظهر زکات بر او واجب نیست، ولى مکروه است که براى فرار از دادن زکات این کارها را بکند.
(١۵٠٩) اگر طلا و نقرهاى را که دارد خوب و بد داشته باشد، مىتواند زکات هرکدام از خوب و بد را از خود آن بدهد، ولى بهتر است زکات همه آنها را از طلا و نقره خوب بدهد، اگر چه بنا بر اظهر جایز است زکات همه را از جنس بد بدهد.
(١۵١٠) طلا و نقرهاى که بیشتر از اندازه معمول ناخالصى دارد، اگر خالص آن به اندازه نصاب ـکه مقدار آن گفته شدـ برسد، انسان باید زکات آن را بدهد، و چنانچه شک دارد که خالص آن به اندازه نصاب هست یانه، زکات آن واجب نیست، ولى احتیاط در این است که با تصفیه کردن و مانند آن تحقیق کند، تا بداند اگر خالص آن به مقدار نصاب است زکاتش را بپردازد، یا این که بدون تصفیه و تحقیق، احتیاط کرده و زکاتى را که احتمال مىدهد واجب شده، بپردازد.
(١۵١١) اگر طلا و نقرهاى را که دارد، به مقدار معمول، فلز دیگر با آن مخلوط باشد، نمىتواند زکات آن را از طلا و نقرهاى بدهد که بیشتر از معمول فلز دیگر دارد، ولى اگر به قدرى بدهد که یقین کند طلا ونقره خالصى که در آن هست، به اندازه زکاتى مىباشد که بر او واجب است اشکال ندارد، و نیت کند مقدارى را که زیادتر داده است به عنوان زکات نباشد، بلکه به عنوان هدیه و احسان بدهد.